ترجمه مقاله

کیگ

لغت‌نامه دهخدا

کیگ . (اِ) رمص . (مهذب الاسماء، از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). غمص . قی چشم . کیغ. کیخ . (از یادداشت ایضاً). رجوع به کیغ و کیخ و کیکن شود.
ترجمه مقاله