ترجمه مقاله

کی شاه

لغت‌نامه دهخدا

کی شاه . [ ک َ / ک ِ ] (اِخ ) فردوسی در شاهنامه دو بار کیومرث را کی شاه خوانده است :
سپه کرد و نزدیک او راه جست
همی تخت و دیهیم کی شاه جست .

(شاهنامه چ دبیرسیاقی ص 14).


برفتند با سوکواری و درد
ز درگاه کی شاه برخاست گرد.

(شاهنامه ایضاً ص 15).


رجوع به «کی » و «کیومرث » شود.
ترجمه مقاله