ترجمه مقاله

گارگامل

لغت‌نامه دهخدا

گارگامل . [ م ِ ] (اِخ ) زوجه ٔ گران گوزیه و مادر گارکان توا قهرمان کتاب رابله . او بسیار فربه بود و اشتهای خارق العاده ای داشت . رجوع به ماده ٔ بعد شود.
ترجمه مقاله