ترجمه مقاله

گازران

لغت‌نامه دهخدا

گازران . [زِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه بخش جعفرآباد شهرستان ساوه واقع در جلگه معتدل ، مالاریایی . دارای 529 تن سکنه ، شیعه و فارسی زبان . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، پنبه ، بادام ، بنشن ، شغل اهالی زراعت و گله داری . صنایع دستی آن گلیم و کرباس بافی است . دبستان دارد. این ده قشلاق ایل کائینی است . راه آن مالرو نزدیک خط ماشین است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
ترجمه مقاله