ترجمه مقاله

گازه

لغت‌نامه دهخدا

گازه . [ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گازه بخش پاپی شهرستان خرم آباد مرکز دهستان گازه ، واقع در 7 هزارگزی شمال باختری سپیددشت و 5 هزارگزی باختر ایستگاه سپیددشت . جلگه ، سردسیر مالاریائی ، دارای 200 تن سکنه . آب آن از سراب . محصول آنجا، غلات ، تریاک ، لبنیات ، شغل اهالی زراعت و گله داری ، راه آن مالرو است ، ساکنین از طایفه ٔ فولادوند میباشند، قسمتی چادرنشین هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ، 6).
ترجمه مقاله