ترجمه مقاله

گدر

لغت‌نامه دهخدا

گدر. [ گ ِ / گ َدَ ] (اِ) سلاح جنگ . (برهان ) (آنندراج ) :
درآمد مرتب سراپا گدر
به جنگ آوران گشته خونش هدر.

میرنظمی (از شعوری ج 2 ص 296).


رجوع به گدرک شود.
ترجمه مقاله