گدگدی
لغتنامه دهخدا
گدگدی . [ گ ُ گ ُ] (اِ صوت ) کلمه ای باشد که شبانان بدان بز را نوازش کنند و بجانب خود طلبند.(برهان ) (آنندراج ). پژپژی . (جهانگیری ) :
زآنکه دیر است تا مثل زده اند
نشود بز به گدگدی فربه .
زآنکه دیر است تا مثل زده اند
نشود بز به گدگدی فربه .
ابن یمین (از جهانگیری ).