ترجمه مقاله

گدگدی

لغت‌نامه دهخدا

گدگدی . [ گ ُ گ ُ ] (هندی ، اِ) جنباندن انگشتان در زیر بغل کسی تا به خنده افتد.(برهان ) (جهانگیری ). غلغلچ . غلغلیچه . غلغلک . کلمه ای است که در عربی آن را دغدغه خوانند. ابن سینا رساله ای در پیدایش دغدغه در بدن انسان تألیف کرده است . رجوع به کتاب فهرست کتب خطی مجلس شورای ملی ج 3 شود.
ترجمه مقاله