ترجمه مقاله

گذاشته

لغت‌نامه دهخدا

گذاشته . [ گ ُ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) صفت مفعولی از گذاشتن . رجوع به معانی گذاشتن شود: سائبه ؛ گذاشته شده . مُسرَدَح ؛ بر سر خود گذاشته . (منتهی الارب ). متروک :
بسی قلعه ٔ نامور داشته
ز بیداد بدخواه بگذاشته .

نظامی .


ترجمه مقاله