ترجمه مقاله

گذر گرفتن

لغت‌نامه دهخدا

گذرگرفتن . [ گ ُ ذَ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) راه بستن . سد کردن جلو راه کسی . مانع عبور شدن :
چو از مشرق او [ خورشید ] سوی مغرب رسد
ز مشرق شب تیره سر برکشد
نگیرند مر یکدگر را گذر
نباشد از این یک روش راست تر.

فردوسی .


ترجمه مقاله