ترجمه مقاله

گرآب

لغت‌نامه دهخدا

گرآب . [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالا از بخش طالقان شهرستان تهران ، واقع در 32هزارگزی خاور شهرک ، سر راه عمومی و مالرو طالقان به شاه پل . کوهستانی و سردسیر و دارای 255 تن سکنه است . رود محلی و چشمه سار دارد. محصول آن غلات ، بنشن و لبنیات است . شغل اهالی زراعت و گله داری است و عده ای برای تأمین معاش به تهران می روند. از صنایع دستی مختصر کرباس ، گلیم و جاجیم بافی معمول است . مزارع عسلک ، داموتی و پای قلعه دختر جزء این ده است . سرچشمه ٔ اصلی شاهرود از ارتفاعات این ده میباشد.راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
ترجمه مقاله