ترجمه مقاله

گران خسب

لغت‌نامه دهخدا

گران خسب . [ گ ِ خ ُ ] (نف مرکب ) دیر بخواب رو. دیررونده به خواب :
صبح گران خسب سبک خیز شد
دشنه به دست از پی خونریز شد.

نظامی .


ترجمه مقاله