ترجمه مقاله

گرداندام

لغت‌نامه دهخدا

گرداندام . [ گ ِ اَ ] (ص مرکب ) فربه و مایل به تدویر. کوتاه و فربهی مطبوع . گرد و غند. مقابل درازاندام . درچیده . کُبکُب . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله