ترجمه مقاله

گردن بند

لغت‌نامه دهخدا

گردن بند. [ گ َ دَ ب َ ] (اِ مرکب ) آنچه گردن را بندند. آنچه به دور گردن حلقه شود. غُل ّ. مِخْنَقَة. (منتهی الارب ). || گلوبند. عِقد. نام زیوری . (آنندراج ). قِلادَة. (ترجمان القرآن ). وِشاح . (دهار). سِمط. لُعطَة. مِعنَقَه . طَوق . عِصمة یا عَصمة. (منتهی الارب ) : گفت من از هودج بیرون آمدم و به وضو ساختن مشغول شدم و باز به هودج شدم ، دست به گردن بند کردم نیافتم . (قصص الانبیاء ص 227).
ترجمه مقاله