ترجمه مقاله

گردو

لغت‌نامه دهخدا

گردو. [ گ ِ دِ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بویراحمد سرحدی بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان ، واقع در 14هزارگزی شمال ناصری سی سخت و 13هزارگزی باختری راه اتومبیل رو سی سخت به شیراز. منطقه ای کوهستانی و دارای 250 تن جمعیت است . آب آن از رود کیک کیان تأمین میشود. محصول آن غلات ، پشم و لبنیات . شغل اهالی زراعت و حشم داری و صنایع دستی آنان قالی ، جوال و جاجیم بافی است . راه مالرو دارد. ساکنین از طایفه ٔ بویراحمد پایین هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
ترجمه مقاله