گرفتاری
لغتنامه دهخدا
گرفتاری . [ گ ِ رِ ] (حامص ) مؤاخذه :
هر کو به شبی صدره عمرش نه همی خواهد
بی شک به بر ایزد باشدش گرفتاری .
|| ابتلاء. اسیری . بیچارگی . درماندگی :
اگر به صید روی وحشی از تو نگریزد
که در کمند تو راحت بود گرفتاری .
هر کو به شبی صدره عمرش نه همی خواهد
بی شک به بر ایزد باشدش گرفتاری .
منوچهری .
|| ابتلاء. اسیری . بیچارگی . درماندگی :
اگر به صید روی وحشی از تو نگریزد
که در کمند تو راحت بود گرفتاری .
سعدی .