ترجمه مقاله

گرفتار ماندن

لغت‌نامه دهخدا

گرفتار ماندن . [ گ ِ رِ دَ ] (مص مرکب ) اسیر شدن . اسیر گشتن . مقید شدن . گرفتار گردیدن :
کس با تو عدو محاربت نتواند
زیرا که گرفتار کمندت ماند.

سعدی (رباعیات ).


ترجمه مقاله