ترجمه مقاله

گرمیخ

لغت‌نامه دهخدا

گرمیخ . [ گ ُ ] (اِ مرکب ) میخ بزرگ چوبین یا آهنین که بر دو سر طویله بر زمین فروبرند و ریسمانی بر آنها بسته اسبان را بدان ریسمان بندند. (برهان ) (آنندراج ) (جهانگیری ). در تداول عامه آن را گل میخ گویند. (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
ترجمه مقاله