ترجمه مقاله

گروهه

لغت‌نامه دهخدا

گروهه . [ گ ِ هََ / هَِ ] (اِ) دکچی باشد و آن گلوله ٔ ریسمانی است که در وقت رشتن بر دوک پیچد و بعربی نصیله خوانند. (برهان ). دوکچی و بتازی وشیعه . (انجمن آرا). بباید دانست که لفظ نصیله بمعنی دکچی در کتب متعارفه ٔ لغت عربی بنظر نرسیده اما نصل بمعنی ریسمانی که از دوک برآید نوشته اند، و این بمعنی مطلوب یعنی دکچه صریح نیست و بدین معنی آنچه درلغت عرب موضوع و در کتب متداوله مسطور گشته لفظ وشیعه و دجاجه است چنانکه بر متتبع پوشیده نیست . (حاشیه ٔ برهان چ معین از حاشیه ٔ برهان چ کلکته ) : آمد یک بیوه زن مسکینی درویش و دو گروهه ریسمان انداخت . (ترجمه ٔ دیاتسارون ، انجیل مرقس باب 12 ص 270).
ترجمه مقاله