گرگاو
لغتنامه دهخدا
گرگاو. [ گ ُ ] (اِ) نوعی از پای افزار است که شاطران و پیاده روان پوشند و به گرگابی شهرت دارد. (برهان ) (جهانگیری ) (انجمن آرا) :
کهنه گرگاو در برابر داشت
کرد در پا و گرگ دو برداشت .
بجستجوی تو گردون چو عزم راه کند
ز خام ثور کند پای ماه را گرگاو.
کهنه گرگاو در برابر داشت
کرد در پا و گرگ دو برداشت .
جامی (از جهانگیری ).
بجستجوی تو گردون چو عزم راه کند
ز خام ثور کند پای ماه را گرگاو.
شیخ آذری طوسی (از انجمن آرا).