ترجمه مقاله

گرگه

لغت‌نامه دهخدا

گرگه . [ گ ُ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اورامان بخش رزاب شهرستان سنندج ، واقع در 11000گزی شمال باختر رزاب و 1000گزی خاور اتومبیل رو مریوان به رزاب . هوای آن سرد، دارای 220 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوبات ولبنیات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ترجمه مقاله