گرگ اجل
لغتنامه دهخدا
گرگ اجل . [ گ ُ گ ِ اَ ج َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )کنایه از مرگ ، عزرائیل ، ملک الموت است :
گرگ اجل یکایک از این گله می برد
وین گله را ببین که چه آسوده میچرد.
گرگ اجل یکایک از این گله می برد
وین گله را ببین که چه آسوده میچرد.
اوحدی .