ترجمه مقاله

گریزاگریز

لغت‌نامه دهخدا

گریزاگریز. [ گ ُ گ ُ ] (اِ مرکب ) گریز پی در پی . گریز به شتاب و بدون درنگ :
با کفش این چشمه ٔ سیماب ریز
خوانده چو سیماب گریزاگریز.

نظامی .


ستیزنده از تیغ سیماب ریز
چو سیماب کرده گریزاگریز.

نظامی .


ترجمه مقاله