ترجمه مقاله

گریزپای

لغت‌نامه دهخدا

گریزپای . [ گ ُ ] (ص مرکب ) گریزپا :
درس ادیب اگر بود زمزمه ٔ محبتی
جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را.

نظیری نیشابوری .


رجوع به گریزپا شود.
ترجمه مقاله