ترجمه مقاله

گری

لغت‌نامه دهخدا

گری . [ گ َ رِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان جوزم و دهج بخش شهر بابک شهرستان یزد، واقع در 31 هزارگزی شمال شهر بابک و 13 هزارگزی راه جوزم به شهر بابک . هوای آن معتدل ، دارای 56 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت ، صنایع دستی زنان کرباس بافی وراه آن مالرو است . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
ترجمه مقاله