ترجمه مقاله

گزارش کن

لغت‌نامه دهخدا

گزارش کن . [ گ ُ رِ ک ُ ] (نف مرکب ) معبر و مفسر و بیان کننده :
گزارش کن زیور تاج و تخت
چنین گفت کآنشاه فیروزبخت .

نظامی .


گزارش کن فرش این سبزه باغ
چنین برفروزد چراغ از چراغ .

نظامی .


ترجمه مقاله