ترجمه مقاله

گزایش

لغت‌نامه دهخدا

گزایش . [ گ ُ/ گ َ / گ ِ ی ِ ] (اِمص ) (از: گزای (گزاییدن ) + ش ، اسم مصدر). (حاشیه ٔ برهان چ معین ). گزیدن :
نه خلطی که جان را گزایش کند
و نی آنکه خون را فزایش کند.

نظامی .


|| (ص ) درخورو لایق . (برهان ). رجوع به کزایش شود. || (اِ) چوبی باشد که خر و گاو را بدان رانند. || پیچش . (برهان ) (آنندراج ). ظاهراً مصحف «گرایش » است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
ترجمه مقاله