ترجمه مقاله

گزند جستن

لغت‌نامه دهخدا

گزند جستن . [ گ َزَ ج ُ ت َ ] (مص مرکب ) در پی گزند بودن . در پی آزار برآمدن . آسیب دیگران خواستن . آزار جستن :
به گیتی هرآنکس که جوید گزند
چو من شاه باشم نگردد بلند.

فردوسی .


و رجوع به گزند شود.
ترجمه مقاله