ترجمه مقاله

گزند

لغت‌نامه دهخدا

گزند. [ گ َ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طبس مسینا بخش درمیان شهرستان بیرجند، واقع در 89هزارگزی جنوب خاوری درمیان و 14هزارگزی شمال طبس چشمه . هوای آن گرم و دارای 5 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است . معدن گل قرمز دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
ترجمه مقاله