ترجمه مقاله

گزنک

لغت‌نامه دهخدا

گزنک . [ گ َ زَ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالالاریجان شهرستان آمل ، واقع در 8 هزارگزی شمال رینه . هوای آن سرد و دارای 225 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه سار و هراز تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات ، حبوبات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است . دو زیارتگاه دارد. (ازفرهنگ جغرافیائی ایران ج 3). و رجوع به گزنه شود.
ترجمه مقاله