ترجمه مقاله

گزیرگه

لغت‌نامه دهخدا

گزیرگه . [ گ ُ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) آنجا که باز تولک کند :
افریقیه صطبل ستوران بارگیر
عموریه گزیرگه باز بازیار.

منوچهری .


ترجمه مقاله