ترجمه مقاله

گستاخی داشتن

لغت‌نامه دهخدا

گستاخی داشتن . [ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) جسارت داشتن . رو داشتن : و این محمد دندان علیه اللعنة. مشرک زاده بود و... در خدمت امیر احمدبن عبدالعزیز گستاخی داشت . (کتاب النقض چ محدّث ص 323).
ترجمه مقاله