ترجمه مقاله

گستراندن

لغت‌نامه دهخدا

گستراندن . [ گ ُ ت َ دَ ] (مص ) پهن کردن :
کجا برفشانند مشک و عبیر
همان گسترانند خز و حریر.

فردوسی .


فراش باد صبا را گفته تا فرش زمردین بگستراند. (گلستان ).
ترجمه مقاله