ترجمه مقاله

گسترانیده

لغت‌نامه دهخدا

گسترانیده . [ گ ُت َ دَ / دِ ] (ن مف ) گسترده شده . پهن شده :
باد در سایه ٔ درختانش
گسترانیده فرش بوقلمون .

سعدی .


و رجوع به گستردن و گسترانیدن شود.
ترجمه مقاله