ترجمه مقاله

گستهم

لغت‌نامه دهخدا

گستهم . [ گ ُ ت َ هََ / گ ُ ت َ ](اِخ ) پهلوان ایرانی ، دستور بهرام گور :
چو گستهم کو پیل کشتی بر اسب
دگر قارن گرد پور گشسب .

فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 7 ص 2097).


جهانجوی گستهم را پیش خواند
ز خاقان چین چند با او براند.

فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 7 ص 2196).


رجوع به فهرست ولف شود.
ترجمه مقاله