ترجمه مقاله

گشاده کار

لغت‌نامه دهخدا

گشاده کار. [ گ ُ دَ / دِ ] (ص مرکب ) آن که در کارها جرأت نماید و زود آنها را فیصل دهد. مقابل بسته کار : خواجه گفت : مردی دیداری و کافی است ، اما یک عیب دارد که بسته کار است و این کار راگشاده کاری باید. امیر گفت : شاگردان بددل و بسته کار باشند، چون استاد شدند و وجیه گشتند کار دیگرگون کنند. (تاریخ بیهقی ). (قمر دلالت کند بر)... گشاده کار بامردمان و عزیز بر ایشان . (التفهیم چ تهران ص 384).
ترجمه مقاله