گفتار کردن
لغتنامه دهخدا
گفتار کردن . [ گ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) صحبت کردن . حرف زدن . سخن راندن :
سرو بلند بین که چه رفتار میکند
شوخ شکردهن که چه گفتار میکند.
سرو ایستاده به چو تو رفتار میکنی
طوطی خموش به چو تو گفتار میکنی .
سرو بلند بین که چه رفتار میکند
شوخ شکردهن که چه گفتار میکند.
سعدی (خواتیم ).
سرو ایستاده به چو تو رفتار میکنی
طوطی خموش به چو تو گفتار میکنی .
سعدی (بدایع).