ترجمه مقاله

گلاج

لغت‌نامه دهخدا

گلاج . [ گ ُ ] (اِ) نام نانی است تنک چون کاغذ که اصل آن از نشاسته و سفیده ٔ تخم مرغ است و در شربت ریزند وخورند و آنرا لابرلا گویند. (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ).نانی است بسیار نازک و تنک مانند کاغذ حریر و آنرا از نشاسته و تخم مرغ پزند و در شربت قند و نبات ریزه کنند و با قاشق و چمچه بخورند. (برهان ) :
خوشنویسان قطایف با قلمهای شکر
جمله عاجز گشته اند از خط تعلیق گلاج .

بسحاق اطعمه .


|| نام حلوایی است و عربان قطایف میگویند. (برهان ) (غیاث ) :
نباتش بسر قند افشاندی
گلاجش بنان چهره پوشاندی .

بسحاق اطعمه .


و رجوع به کلاج و لابرلا شود. || به لغت دری کلاغ را گویند. (آنندراج ).
ترجمه مقاله