ترجمه مقاله

گلوگاه

لغت‌نامه دهخدا

گلوگاه . [ گ َ ](اِخ ) دهی است از بخش بندپی شهرستان بابل واقع در 38000گزی جنوب بابل . هوای آن معتدل و دارای 210 تن سکنه است . آب آن از سجادرود و محصول آن برنج ، مختصر چای و لبنیات است . شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است . دبستان دارد و در تابستان سکنه به ییلاق شیخ موسی میروند. از طرف مالکین محل ، بنائی برای بهداری احداث شده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
ترجمه مقاله