ترجمه مقاله

گل افشانی

لغت‌نامه دهخدا

گل افشانی . [ گ ُ اَ ] (حامص مرکب ) عمل گل افشاندن . عمل گل باران کردن :
جوانمردی کن ازمن بار بردار
گل افشانی بس از ره خار بردار.

نظامی .


روی درکش به کنج پنهانی
شادمان بین درآن گل افشانی .

نظامی .


روی بهرام از آن گل افشانی
سرخ شد چون رحیق ریحانی .

نظامی .


رجوع به گل افشان و گل افشان کردن شود.
ترجمه مقاله