گل ازرق
لغتنامه دهخدا
گل ازرق . [ گ ُ ل ِ اَرَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آفتاب پرست :
گل ازرق که آن حساب کنند
قرصه از قرص آفتاب کنند
هر سویی کآفتاب سر دارد
گل ازرق بدو نظر دارد
لاجرم هر گلی که ازرق هست
خواندش هندو آفتاب پرست .
رجوع به گل آفتاب پرست شود.
گل ازرق که آن حساب کنند
قرصه از قرص آفتاب کنند
هر سویی کآفتاب سر دارد
گل ازرق بدو نظر دارد
لاجرم هر گلی که ازرق هست
خواندش هندو آفتاب پرست .
نظامی (هفت پیکر ص 267).
رجوع به گل آفتاب پرست شود.