گل افشانی کردن
لغتنامه دهخدا
گل افشانی کردن . [ گ ُ اَک َ دَ ] (مص مرکب ) گل باران کردن . گل ریزان کردن : که یک روز در وقت گل طاهر گل افشانی کرد که هیچ ملک بر آنگونه نکند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 393).
شد چو باران رسیده ریحانی
کرد بر تشنگان گل افشانی .
شد چو باران رسیده ریحانی
کرد بر تشنگان گل افشانی .
نظامی .