گل گیر
لغتنامه دهخدا
گل گیر. [ گ ُ ] (اِ مرکب ) مقراضی که گل شمع و چراغ را بدان گیرند. (آنندراج ). مقراضی که با آن گل فتیله ٔ چراغ برند. گاز :
خاکساران ز اغنیا محتاج همراهی نیند
شمعدان گل کجا دربند گل گیر طلاست .
خاکساران ز اغنیا محتاج همراهی نیند
شمعدان گل کجا دربند گل گیر طلاست .
میرزا عبدالغنی (از آنندراج ).