ترجمه مقاله

گل

لغت‌نامه دهخدا

گل . [ گ ُ ] (اِخ )دهی است از دهستان آختاچی بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در 40هزارگزی خاور مهاباد و هزارگزی باختر راه شوسه ٔ بوکان به میاندوآب . هوای آن معتدل و دارای 268 تن سکنه است . آب آن از سیمین رود و محصول آن غلات ، حبوبات ، توتون و چغندر است . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است . از راه شوسه اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
ترجمه مقاله