ترجمه مقاله

گمانج

لغت‌نامه دهخدا

گمانج . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ازومدل بخش ورزقان شهرستان اهر که در 25هزارگزی جنوب باختری ورزقان و سه هزارگزی ارابه رو تبریز به اهر واقع شده است . هوای آن معتدل و دارای 1146 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات ، حبوبات و سیب زمینی و شغل اهالی زراعت وگله داری و صنایع دستی آنان گلیم بافی و راه آن مالرواست . دو محل بفاصله پنج هزارگزی به نام گمانج بالا (علیا) و گمانج یائین (سفلی ) معروف است . سکنه ٔ گمانج بالا 624 تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
ترجمه مقاله