ترجمه مقاله

گنبده

لغت‌نامه دهخدا

گنبده . [ گُم ْ ب َ دَ / دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیلوار بخش رامیاران شهرستان سنندج که در 10000گزی شمال باختری کامیاران و 1000گزی باختر راه شوسه ٔ کرمانشاه به سنندج واقع شده است . هوای آن سرد و سکنه اش 360 تن است . آب آن از چشمه تأمین می شود. محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری وراه آن مالرو است . گنبده دو محل است به فاصله ٔ 2000گز که گنبده علیا و سفلی نامیده میشوند. سکنه ٔ گنبده بالا 195 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ترجمه مقاله