گنبد تیزگرد
لغتنامه دهخدا
گنبد تیزگرد. [ گُم ْ ب َ دِ گ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان است :
نگه کن بر این گنبد تیزگرد
که درمان از اویست و زویست درد.
نباید که این گنبد تیزگرد
از ایران برآرد از این کینه گرد.
چنین آمد این گنبد تیزگرد
گهی شادمانی دهد گاه درد.
نگه کن بر این گنبد تیزگرد
که درمان از اویست و زویست درد.
فردوسی .
نباید که این گنبد تیزگرد
از ایران برآرد از این کینه گرد.
فردوسی .
چنین آمد این گنبد تیزگرد
گهی شادمانی دهد گاه درد.
اسدی .