ترجمه مقاله

گنجاتور

لغت‌نامه دهخدا

گنجاتور. [ ] (اِخ ) نام پادشاه اوزبک که در زمان سلطان ابوسعید ایلخانی به دربند لشکر کشید و ابوسعید خود به مقابله ٔ او شتافت و بعداً امیر چوپان نیز از خراسان به جلو او شتافته از آب کر گذشت و لشکریان او را شکستی سخت داد و بسیاری را اسیر گرفت . رجوع به ذیل جامع التواریخ رشیدی صص 85-86 شود.
ترجمه مقاله