ترجمه مقاله

گندمک

لغت‌نامه دهخدا

گندمک . [ گ َ دُ م َ ] (اِ مرکب ) لهات . (ناظم الاطباء). گوشت پاره ای که در میان فرج زنان باشد. (فرهنگ شعوری ج 2 ص 299). چچله . خروسک . (آنندراج ). خروس . خروسه . (یادداشت مؤلف ). در عربی آن رابظر (بالفتح ) می گویند. (آنندراج : خروسک ). چوچوله .
ترجمه مقاله