ترجمه مقاله

گندم چال

لغت‌نامه دهخدا

گندم چال . [گ َ دُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین که در 78 هزارگزی شمال ضیأآباد و 15 هزارگزی راه شوسه واقع است . هوای آن معتدل و سکنه اش 100 تن است . آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات دیمی و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و گلیم و جاجیم و جوال بافی است . ساکنان از طایفه ٔ غیاثوند هستند و زمستانها به کوهستان رودبار میروند. راه ده مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
ترجمه مقاله